سلام دوتاي گلم مدتها بود كه اينجا ننوشته بودم!!! دلم براي اينجا خيلي تنگ شده!!!
تو اين مدت بهترين اتفاقي كه افتاده آمدن مامانم اينا به مشهد اونم كجا؟ دقيقا رو بروي خونه ما خونه خريدن طوريكه من از پنجره اتاق خوابم مي تونم ببينمشون و چكشون كنم !!!!!!! و ديگه آنيتا خانوم رسما دختر ماماني اش شده! و بايد دعوتش كنيم تا بياد خونه! شب اول كه وسايلش رو جمع كرد كه بره اونجا بخوابه به مامانم گفتم اين تا حالا جايي نخوابيده شب بهانه ميگيره! مامانم گفت كليدتون رو مي برم اگه شب بلند شد بهانه گرفت ميارش! وقت خداحافظي به من ميگه مامان اگه دلت برام تنگ شد زنگ بزن بيام!!! منم تمام شب تا صبح با كوچكترين صدايي بيدار ميشدم كه الان مياد ولي نه تنها اون شب نيومد بلكه ديگه رسما شب ها اونجا مي خوابه! البته خوب اونقدر نزديكه كه من فكر مي كنم تو اتاق خودش خوابه! منم ديگه از اين به بعد مي تونم براي بعد از ظهر هام با خيال راحت برنامه ريزي كنم!! و اينكه نمي دونين چه حس خوبيه وقتي از سر كار خسته و گرسنه بري خونه همه چي آماده و سفره چيده !! و از همه مهمتر بچه ات كه مجبور بود تا 2 تو مهد بمونه و بياد محل كارت از اونجا با هم بريم خونه ساعت 12 رفته خونه، نهار خورده و خوابيده!! البته اينم بگم من 11 سال تنهايي كشيدم و عملا 4 سال تنهاي تنها بودم و آقاي همسر هم فقط آخر هفته ها ميومد! حتي دوران بارداريم ديگه ماه هاي آخر شب برام پرستار گرفته بودن كه شب تنها نباشم و يك هفته بعد از زايمان كه هنوز بخيه هامو نكشيده بودن با يك نوزاد و بدن تجربه تنها شدم! حتي روزي كه مي خواستم بخيه هامو بكشن مونده بودم آينتا رو كجا بزرام برم! خيلي خونسرد گذاشتمش توي صندلي ماشينش و خودم پشت ماشين نشستم با هم رفتيم مطب دكتر بخيه هامو كشيدم و سر راه هم خريد كردم اومدم خونه! البته بگم شب از تنهايي و بي كسي خودم گريه كردم! در نتيجه الان حضور مامان و بابام كه هميشه برام رويا بود خيلي برام آرام بخش و شيرين است!
از آنيتا خانوم بگم كه ديگه خانوم شده! كلي حرفهاي قلمبه و سلمبه ميزنه و يك جورايي هوو من شده!
يك روز آمده به من ميگه مامان ميشه بهم يك لاك pink بدي؟ گفتم بروه خودت هر كدومشص رو مي خواي بردار! اين داستان ادامه داشت تا شب كه كل جعبه لاك ها منتقل شد به اتاقش! آخر شب اومده من بوسيده ميگه مامان جون خيلي خوب شد دست از خساست برداشتي!!!! بهش مي گم من خسيس بودم؟!!!!! ميگه نه الان ديگه نيستي ولي قبلا يكم خسيس بودي!!!!!
تازه گي ها به اين باور رسيدم كه آنيتا لوزه سوم داره! شب ها تو خواب خيلي بد نفس مي كشه و كلاً تمام علائم رو داره تو اين هفته مي برمش دكتر!